دستهبندی : کتاب

کتاب بادام نشر نیک فرجام
ارسال توسط Ketab8118.ir / کتاب 8118
180,000 تومان
پسری روی زمین افتاده بود. پسر کوچکی که نمیتوانستم سنش را تشخصی دهم؛ اما سایههای سیاه بارها و بارها روی او میافتادند و سپس ناپدید میشدند. آنها او را کتک میزدند؛ گوسی صدای از دهان آن پسر خارج نمیشد، بلکه آن صداها متعلق به سایههایی بودند که تقلا و کشمکش داشتند. عده ای مشغول لگد زدن و تف کردن بر روی وی بودند. بعدها فهمیدم که آنها دانشآموزها راهنمایی بودند؛ اما در آن زمان از نظر من، سایهها مثل افراد بزرگسال بسیار قدبلند و تنومند بودند.
پسر مقاوتی نمیکرد؛ حتی صدایی از گلویش خارج نمیشد. انگار از مدتها پیش به کتک خوردن عادت کرده بود. او مثل یک عروسک پارچهای به این طرف و آن طرف پرت می شد. یکی از سایهها به عنوان ضربه آخر...